جایگاه یا پوزیشن های بیزینس چیست؟
برای داشتن یک کسب و کار موفق باید علاوه بر داشتن یک بیزینس پلن کارآمد و همینطور بیزنس مدلی عملکردی، یک تیم مجرب را باید کنار هم بیاوریم و در مورد پست های کلیدی که وجود دارد و اینکه چه کسی باید در آن جایگاه های بیزینسی قرار بگیرد فکر جدی کنیم. از قرار دادن دوستان و اقوام نزدیک در پوزیشن بیزنس خاص صرفاً به خاطر اینکه چه کسی هستند باید اجتناب کنیم. دو معیار مهم برای قرار دادن یک فرد در جایگاه های بیزینس تیم مدیریتی ما وجود دارد. اول اینکه آیا فرد آموزش و مهارت لازم برای انجام کار را دارد؟ دوم اینکه آیا فرد سابقه اثبات استعدادهای خود را دارد؟
تیم های مدیریتی در طول زمان تکامل پیدا می کنند. اعضای تیم ممکن است چندین فراز و نشیب کاری را بگذرانند تا زمانی که یک بیزینس رشد کند و بتواند کارمندان بیشتر استخدام کند. یک کسب و کار بزرگ ممکن است برخی یا همه جایگاه های بیزینس را که ما در این مطلب شرح دادیم داشته باشد.
در این مطلب، برخی از پر کاربرد ترین جایگاه های بیزینس و استفاده مناسب از هر کدام آن ها با توجه به جایگاه افراد را مورد بحث قرار میدهیم تا بتوانیم به شما آگاهی لازم درز مورد تصمیم گیری در مورد پوزیشن بیزنسی بدهیم.
در هر کسب و کاری انواع مختلفی از پوزیشن بیزنسی و یا جایگاه های بیزینس وجود دارد که جزئی از عملیات شرکت هستند. از حرفه ای های سطح اجرایی گرفته تا کارمندان سطح ابتدایی، این نقش ها شامل وظایف خاصی است که به موفقیت یک شرکت کمک می کند.
آگاهی در مورد جایگاه های بیزینسی مختلف در کسب و کار می تواند به ما کمک کند تا یک مسیر شغلی تعریف شده ایجاد کنیم. در این مطلب، چندین جایگاه های بیزینس را بررسی می کنیم که وظایف آنها چیست و چگونه به موفقیت یک کسب و کار کمک می کند.
مالک (Owner)
مالک شخصی است که مالکیت و کنترل کامل منابع یک شرکت خاص را دارد. مالک در انتها تنها تصیمیم گیرنده است و آنها افرادی هستند که قدرت و کنترل کامل بر اداره و مدیریت شرکت دارند. مالک کسی است که همه سرمایه گذاری ها را انجام می دهد و امور پولی را در هر جایی که نیاز باشد کنترل می کند. آنها اعضای دائمی هیئت مدیره هستند که قدرت اخراج افراد حتی در بالاترین سمت ها را دارند. معمولاً مالکان مؤسسان شرکت هستند و با نهایت احترام و اطاعت از آنها خدمات ارائه می شود.
بنیان گذار (Founder)
بنیانگذار یا موسس شخصی است که کسب و کار خود را راه اندازی می کند. آنها کسانی هستند که ایده کسب و کار را مطرح می کنند و به آن عمل کردند. به عنوان مثال، جف بزوس بنیانگذاری آمازون است. آمازون کالاها را در سراسر جهان توزیع می کند، اما در ابتدا، کتابفروشی بوده که در یک گاراژ کار می کرد. یک مؤسس نیاز به تأمین بودجه، تأمین منابع و بازاریابی برند دارد. برخلاف یک مدیرعامل، بنیان گذار کسب و کار همیشه ثابت می ماند، حتی اگر آنها را ترک کنند. معمولاً از بنیان گذار یک استارتاپ به عنوان کارآفرین نیز یاد می شود.
هم بنیان گذاران (CO _Founder)
هم بنیان گذاران یا همان شریک یکی از اعضایی هست که در تأسیس یک کسب و کار نقش داشته است. این شخص معمولاً با سایر بنیان گذاران برای ایجاد و راه اندازی یک تجارت همکاری می کند. یک هم بنیان گذار معمولاً مسئولیت های مشخصی را با سایر بنیانگذاران به اشتراک می گذارد. یکی از بنیان گذاران ممکن است یک فرد بسیار ماهر باشد که پس از تاسیس کسب و کار در آن بیزینس فعالیت داشته باشد. هم بنیانگذار هر فردی است که یک بیزینس یا هر سرمایه گذاری تجاری دیگری را با کمک افراد دیگر راه اندازی می کند.
این تعریف ممکن است گیج کننده باشد زیرا هیچ تفاوت آشکاری بین یک بنیان گذار و یک هم بنیان گذار ایجاد نمی کند.
تفاوت Founder & Co_Founder
بنیان گذار یکی از جایگاه های بیزینس است که ایده تعریف شده ای از یک کسب و کار دارد اما آنها ممکن است منابع مالی یا منابع انسانی کافی نداشته باشند یا حتی فاقد برخی مهارت های لازم برای تحقق آن باشند.
از سوی دیگر، همبنیانگذار، فردی است که با موسس یا بنیان گذار (فرد صاحب ایده) در راهاندازی کسب و کار همراهی میکند و مسئولیت تبدیل آن به کسب و کار موفق را بر عهده میگیرد.
عناوین شغلی
عناوین شغلی اجرایی برای توصیف افرادی که مشاغل سطح C دارند استفاده می شود. “C” در مشاغل سطح C به معنای مدیر است. مدیران سطح C مسئول استراتژی و تصمیم گیری هستند که به موفقیت یک شرکت یا سازمان کمک می کند. مسئولیت ها و وظایف روزانه هر مدیر بر اساس شرکتی که در آن کار می کنند متفاوت است.
عناوین شغلی اجرایی همچنین شامل افرادی می شود که رئیس یا مدیر در عنوان شغلی خود دارند و این مدیران با مدیران سطح C برای تصمیم گیری و استراتژی همکاری می کنند. آنها همچنین تیم ها را برای تضمین کیفیت و بهره وری مدیریت و انگیزه می دهند و در نهایت تمام گزارشات کاری و تصمیم گیری ها به عهده مدیرعامل ارشد است.
مدیر عامل ارشد (CEO)
مدیرعامل یک جایگاه بیزینسی است که برنامه روزانه یک کسب و کار یا بیزینس را اداره می کند و بالاترین رتبه اجرایی در کسب و کار است. مدیرعامل نقش مهمی در ایجاد و اجرای استراتژی های بلند مدت دارد. این نقش معمولاً شامل واگذاری مسئولیت های مداوم و متناسب با جایگاه های بیزینس سایر کارمندان به آنها است، بنابراین یکی از مسئولیتهای اصلی مدیر عامل، یافتن افراد حرفهای مناسب برای هر جایگاه های بیزینس است.
در میان بالاترین جایگاه های بیزینس در هر شرکت یا بیزینس مدیرعامل و مالک، دو پوزیشن بیزنس هستند که اغلب باعث سردرگمی ما در مورد نقشها و مسئولیتهای فردی آنها میشود که در ادامه مطلب به تفاوت میان آن ها پرداخته ایم.
تفاوت مالک و مدیرعامل
- مدیرعامل به مدیر عاملی اطلاق می شود که بالاترین رتبه یا عنوان شغلی در هر سازمانی است در حالی که مالک فردی است که کنترل کامل بر منابع و کارکنان سازمان دارد.
- مدیرعامل فردی است که می تواند توسط هیئت مدیره برکنار یا بررسی شود، در حالی که مالک فردی است که دارایی سازمان را در اختیار دارد و در نهایت او می تواند تنها تصمیم گیری کند و مورد بررسی هم قرار نگیرد.
- مالک نیز در بیشتر مواقع موسس شرکت است اما در مورد مدیر عامل اینطور نیست
- مدیرعامل با چشماندازی کار میکند که اهداف را برای مدت کوتاهی هدف قرار میدهد، در حالی که مالک مسئول توسعه اهداف برای بلندمدت است.
- مالک هر سازمانی در بیشتر مواقع ثابت می ماند در حالی که مدیر عامل را می توان چندین بار تغییر داد.
یک مدیرعامل باید وظایف را محول کند، با اعضای هیئت مدیره ارتباط برقرار کند و با سرمایه گذاران ارتباط برقرار کند. با وجود اینکه مسئولیت بزرگی به همراه دارد، عنوان مدیرعامل برای خیلی ها دلنشین است، زیرا می توانیم جایگاه برتر را در کسب و کار به دست بیاوریم و از مزایای آن بهره مند شویم. بطور کلی این فرد، رئیس همه و مسئول همه چیز است.
تفاوت بین بنیان گذار و مدیرعامل
در رابطه باجایگاه های بیزینس، برخی از بنیان گذاران نیز مدیرعامل هستند. به عنوان مثال، استیو جابز یکی از بنیان گذاران اپل و همچنین یک مدیرعامل بود. اکنون پس از درگذشت وی، تیم کوک به سمت مدیرعاملی منصوب شده است. پس، هر کسب وکاری موسس یا بنیان گذار دارد که امکان دارد مدیر عامل همان کسب و کار هم باشد. در حالی که هر شرکتی یک موسس دارد، هر موسس مدیرعامل نمی شود.
بنیان گذار می تواند انتخاب کند که مدیر عامل شود یا می تواند این مسئولیت را به شخص دیگری واگذار کند. اگرچه بسیاری از بنیان گذاران اولین مدیر عامل سازمان خود هستند، اما برای راه اندازی یک شرکت و اداره یک کسب و کار، مهارت های کاملاً متفاوت لازم است.
بنیان گذاران ایده اصلی را ارائه می کنند و بیشتر به محصول خود فکر می کنند تا اداره شرکت خود، و آینده نگر هستند.
یک مدیرعامل باید بتواند هرج و مرج را به نظم برساند. برای انجام این کار، او به آرامی شرکت را می سازد و در عین حال به جزئیات عملیات سازمانی توجه می کند.
مدیر ارشد عملیاتی (COO)
مدیر ارشد عملیاتی یا مدیر داخلی، بر فعالیت پوزیشن بیزنس ها نظارت دارد. در سازمانهای کوچکتر، این جایگاه های بیزینس میتواند به مدیر کل واگذار شود، نقشی مشابه یک مدیر ارشد. این نقشهای تجاری سطح بالا تضمین میکنند که فرآیندها به طور کارآمد اجرا میشوند و اغلب بر بخشهای مختلف نظارت میکنند تا اطمینان حاصل کنند که کارمندان کار خود را به درستی و به موقع انجام میدهند. COO مستقیماً به مدیرعامل (CEO) شرکت گزارش می دهد.
مدیر ارشد مالی (CFO)
مدیر ارشد مالی، یا کنترل کننده، مسئول جریان نقدی و موفقیت مالی یک کسب و کار است. به طور معمول، مدیر مالی و کنترل کننده دو نقش تجاری مجزا در کسب وکار های بزرگ هستند، اما سازمان های کوچکتر ممکن است این دو پوزیشن بیزنس را در یک عنوان شغلی ترکیب کنند.
مدیر مالی معمولاً مسئول یافتن سرمایهگذاران و فرصتهای تأمین مالی خارجی برای رشد کسبوکارشان هستند، در حالی که کنترلکننده بر هزینهها و داراییهای بیزینس نظارت دارد. وقتی یک فرد هر دو جایگاه های بیزینسی مالی را بر عهده می گیرد، هم درآمد ورودی و هم هزینه های خروجی را مدیریت می کند.
یک مدیر ارشد مالی مسئول نظارت و هدایت اهداف مالی سالانه و بلند مدت یک سازمان است. پوزیشن بیزنس CFO وظایف تجاری و حسابداری گسترده ای را انجام می دهد و مسئول دقت، به موقع بودن و انطباق نظارتی گزارشگرهای مالی است. آنها بر پرسنل مالی نظارت می کنند، صورت های مالی را تجزیه و تحلیل می کنند و استراتژی هایی را برای امور مالی سازمان توسعه می دهند. مدیر مالی به مدیر عامل گزارش می دهد اما یکی از پرسنل کلیدی در هر شرکتی باقی می ماند.
مدیر ارشد بازاریابی (CMO)
مدیر ارشد بازاریابی پوزیشن بیزنس است که کمپین های بازاریابی را هدایت می کند، بودجه های بازاریابی را برنامه ریزی می کند و کل بخش بازاریابی بیزینس خود را مدیریت می کند. مدیر بازاریابی ممکن است مسئول چندین تیم بازاریابی باشد که هر کدام رئیس تیم خود را دارند. علاوه بر این، CMO معمولاً تصمیمات نهایی را در مورد توسعه و اجرای پروژه های مختلف بازاریابی می گیرد. ماموریت اصلی CMO کمک به رشد و افزایش فروش با توسعه یک بیزینس توسط برنامه بازاریابی جامع است که به شناسایی برند و به کسب و کار کمک می کند تا مزیت رقابتی کسب کند. معمولاً به مدیر عامل یا مدیر داخلی (COO) گزارش می دهند و دارای مدارک پیشرفته هم در تجارت و هم در بازاریابی هستند.
مدیر ارشد فناوری (CTO)
مدیر ارشد فناوری (CTO) مسئول اجرایی نیازهای فناورانه سازمان و همچنین تحقیق و توسعه آن (R&D) است و اطمینان حاصل می کنند که هر فناوری که معرفی می کنند نیازهای بیزینس آنها را برآورده می کند. در بیزینس هایی که دارای بخش های بزرگ فناوری اطلاعات هستند، CTO بر عملکردهای سطح بالا نظارت می کند. CTO معمولاً مستقیماً به یک مدیر ارشد اطلاعات شرکت (CIO) گزارش می دهد، اما ممکن است به مدیر ارشد اجرایی (CEO) شرکت نیز گزارش دهد.
همه مدیران سطح C مستقیماً به مدیر عامل (CEO) گزارش می دهند و فقط شرکت های بزرگ همه این عناوین را دارند.
سخن پایانی
باید به یاد داشته باشیم که، یک پوزیشن بیزنس به معنای توصیفی از کاری است که شخص در یک سازمان یا کسب و کار انجام می دهد و رابطه آنها را با سایر کارکنان یا مشتریان تعریف می کند. مسئولیت وظیفه خاصی است که فردی در یک شغل یا در جایگاه های بیزینس پاسخگو است یا به صورت روزانه چه کاری انجام می دهد. اگر سازمان و یا بیزینسی که دارید نقشها و مسئولیتها را به وضوح تعریف کنید، میتوانید فرآیند استخدام خود را ساده تر کنید، افراد خود را برای انجام کارهای بهتر و متمرکز تر توانمند کنید و با کاهش سردرگمی باعث منظم شدن انجام کارها و حرکت هر کسب و کاری به سوی موفقیت روز افزون می شود.
از طرفی برای استخدام افراد برای جایگاه های بیزینسی بهتر است به شخصیت هر فرد همراه با مهارت های او توجه کنیم. زیرا بسیاری از سازمانها از آزمونهای شخصیتی برای کمک به انتخاب بهتر و استخدام هدفمند تر برای طیف وسیعی از پوزیشن های بیزینسی خود استفاده میکنند. تست شخصیت می تواند به بیزینس هایی که به دنبال پیشرفت یا ارتقاء کسب و کار خود هستند کمک کند و همینطور نقاط قوت فرد را نشان میدهد که به واسطه آن بیزینس قادر است، نه تنها بر اساس مهارت ها فردی بلکه با توجه به شخصیت افراد، بهترین انتخاب را برای جایگاه بیزینس کسب و کار خود داشته باشد.
مطالب مرتبط:
دیدگاهتان را بنویسید