
هر فکری که باید در مورد عملیات بازاریابی در یک مکان بدانیم
عملیات بازاریابی، که گاهی اوقات به عنوان MOps نامیده میشود، یک اصطلاح چتر است که افراد، فرآیندها و فناوری را توصیف میکند که استراتژی بازاریابی کلی یک کسب و کار را تقویت میکند و شانس موفقیت را افزایش میدهد. افراد درگیر در عملیات بازاریابی، مبنایی را ایجاد میکنند که تلاش های بازاریابی را تقویت و پشتیبانی میکند. این امر دستیابی به اهداف را با پیادهسازی سیستمهایی آسانتر میکند تا اطمینان حاصل شود که بازاریابان برای موفقیت در مشاغل خود به بهترین وجه مجهز هستند.

چرا عملیات بازاریابی مهم است؟
۹۳ درصد از بازاریابان B2B میگویند که عملکرد عملیات بازاریابی برای ایجاد تحول دیجیتال مهم یا حیاتی است. از این گذشته، بدون عملیات بازاریابی (MOps)، انجام فعالیتهای ضروری به طور موثر برای تیمهای بازاریابی دشوار خواهد بود، زیرا آنها سایر بخشهای بازاریابی را قادر میسازند تا انسجام را در کمپینها و فرآیندها ایجاد کنند.
به عنوان مثال، همانطور که فناوری برای انجام بیشتر وظایف بازاریابی ضروری است، تیمی برای مدیریت پیچیدگی آن فناوری و اطمینان از کارکرد آن همانطور که باید، نیز ضروری است که دقیقاً همان چیزی است که MOps است.
در اینجا چند نمونه از موقعیت هایی وجود دارد که میتوان با داشتن یک تیم عملیات بازاریابی اصلاح کرد:
در هاب اسپات (HubSpot)، تیم عملیات بازاریابی مسئول پشتیبانی از سیستمها و فرآیندهایی است که تیم بازاریابی را قادر میسازد تا در نقشهای خود بهینه عمل کند. این شامل همه چیز میشود از مجوزها گرفته تا بازاریابی مکالمه، دادههای کاربر، فرمها و عملیات ایمیل.
یک کارکرد اساسی از نحوه عملکرد یک تیم عملیات بازاریابی MOps، مدیریت صحیح است.
مدیریت عملیات بازاریابی
مدیریت عملیات بازاریابی چارچوبی را برای نحوه انجام کارها و تیمهای بازاریابی ایجاد میکند. این مدیریت تصمیمات استراتژیک را در مورد فعالیتهای بازاریابی اتخاذ میکند و یک استراتژی بهینه را توسعه میدهد که سیستمهای شروع تا پایان را که به موفقیت کمک میکنند را دیکته میکند.
به عنوان یک نقطه مرجع، عملیات بازاریابی فرآیند استراتژی و بهینه سازی است، در حالی که مدیریت عملیات بازاریابی نحوه انجام این استراتژی و بهینهسازی را مشخص میکند.
از آنجایی که هدف مدیریت عملیات بازاریابی افزایش کارایی است، تیمهای عملیاتی اغلب در برنامهریزی محتوا و تحلیل کمپین نقش دارند.
نقش عملیات بازاریابی

عملیات بازاریابی (MOps) ترکیبی از فرآیندهای مختلف است که به موفقیت تیم بازاریابی کمک میکند. نقش عملیات بازاریابی شامل موارد زیر است:
- مدیریت پروژه
- برنامهریزی استراتژیک
- معیارهای سازمانی
- توسعه فرآیند گردش کار و مستندسازی
- تحقیق در مورد مشتری، بازار و هوش رقابتی
- اندازهگیری عملکرد
- تحلیل و گزارش کمپین
- مدیریت داده
- توسعه و اجرای فرآیند
بخش عمدهای از نقش عملیات بازاریابی به تصمیمگیری استراتژیک برای استراتژیهای بازاریابی کلیدی و مشاهده کامل آن پروژهها بر اساس دادههای تجزیه و تحلیل شده مربوط میشود.
استراتژی عملیات بازاریابی
اعضای تیم عملیات بازاریابی باید مهارت گستردهای داشته باشند. برخی از فعالیتهای معمولی که این بخش با آن سروکار دارد عبارتند از عملیات ایمیل، تجزیه و تحلیل سیستم، دادههای مشتری و بازاریابی، عملیات کاربر، و گردش رهبری.
همه این نقشها با هم ترکیب میشوند تا فرآیند و پلتفرمهای مورد نیاز برای انجام وظایف بازاریابی برای تیم بازاریابی بزرگتر را هماهنگ کنند.
هنگامی که به استراتژی عملیات بازاریابی فکر میکنیم، مشکلاتی را که تیم عملیات بازاریابی (MOps) باید حل کند، با در نظر گرفتن نیازهای مشتریان، ذینفعان و کارمندان شرکت خود در نظر بگیریم.
نحوه ایجاد یک استراتژی عملیات بازاریابی
آنچه را که میخواهیم استراتژی عملیاتی ما برای ذینفعان انجام دهد، مشخص کنیم.
برای تعیین موفقیت استراتژی خود یک معیار قابل اندازهگیری را مشخص کنیم.
هدف(های) خود را با استفاده از فرمت SMART تعریف کنیم.
در صورت نیاز، نحوه مشارکت همکاران در اصلاح استراتژی خودتان را بیان کنیم.
مراحل عملی را در برنامه خود تعیین کنیم که به ما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند.
اعضای تیم را به وظایف خاصی اختصاص دهیم که به تکمیل اهداف ما کمک میکند.

۱. آنچه را که میخواهیم استراتژی عملیاتی ما برای سهامداران انجام دهد مشخص کنیم.
در مرحله اول، ما باید هنگام تلاش برای ایجاد استراتژی عملیات بازاریابی خود، به طور مؤثر با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و درگیر کنیم. با انجام این کار، میتوانیم بهتر تیم را هماهنگ کنیم و در جهت رفع نیازها و اولویتهای سطح بالا که ممکن است از قبل به صراحت مشخص نباشند، کار کنیم.
اینجاست که اهمیت قراردادهای سطح خدمات داخلی (SLA) مشخص میشود. این قراردادها مجموعهای از محصولات قابل تحویل را برای طرف دیگر ایجاد میکند که انتظارات روشنی را تعیین میکند و مسائلی را که ممکن است ایجاد شود کاهش میدهد.
به عنوان مثال، سهامداران کلیدی ممکن است بخواهند بازاریابی ایمیلی را به فرآیندی ارزشمندتر تبدیل کنند. سپس تیم عملیات بازاریابی (MOps) مسئول فرآیندها و سیستمهایی است که از این تلاش پشتیبانی میکنند و تضمین میکنند که:
این سازمان دارای فناوری بازاریابی ایمیلی موثر است.
تیم بازاریابی امکان ارسال ایمیل و ایجاد پیشنهادات محتوای بهبود یافته را دارد.
تیم فروش فعال و توانمند است تا سرنخهای با کیفیت را تهیه کند.
همه طرفین آنچه را که نیاز دارند را در اختیار دارند و در هر مرحله از فرآیند به طور موثر با هم ارتباط برقرار میکنند.
۲. یک معیار قابل اندازه گیری برای تعیین موفقیت استراتژی خود تعیین کنیم.
گام بعدی در استراتژی، شناسایی چگونگی سنجش موفقیت پروژه توسط تیم است. هنگامی که یک معیار قابل اندازه گیری را مشخص میکنیم، میتوانیم موفقیت استراتژی را در حالی که تیم ما در برنامه کار میکند، پیگیری کنیم. این معیار هدفی را که میخواهیم به آن برسیم و اینکه سهامداران میخواهند در نتیجه برنامه ما ببینند را به تیم ما یادآوری میکند.
در این مثال، تیم ممکن است نتیجه بگیرد، «نرخ کلیک و تعداد کل کلیکها، روشی است که ما میخواهیم ارزشی را که بازاریابی ایمیلی برای کسبوکار به ارمغان میآورد اندازهگیری کنیم. نرخ کلیک را با تقسیم تعداد کلیکها در یک ماه بر تعداد دریافتکنندگان ایمیل منحصربهفرد در یک ماه محاسبه میکنیم و آن را در ۱۰۰ برای به دست آوردن درصد ضرب کنیم.»

۳. هدف(های) خود را با استفاده از قالب SMART تعریف کنیم.
با شناسایی معیارهای خود، گام بعدی در تعریف استراتژی عملیات بازاریابی، ترسیم اهداف مهم SMART است. این قالب مهم است زیرا به تیم ما احساس بهتری از جهت سازماندهی در اجرای استراتژی میدهد.
نمونهای از یک هدف موثر SMART این است که «ما کل کلیکهای ایمیل را در یک سال ۲۵٪ افزایش خواهیم داد.» زیرا:
خاص است: هدف گستردهای نیست. بر بازاریابی ایمیلی متمرکز شده است.
قابل اندازهگیری است: میتوان آن را با یک متریک مشخص (کلیک کل) اندازه گیری کرد.
قابل دستیابی است: امکان مشاهده این سطح از تغییر در کسب و کار وجود دارد.
واقع بینانه است: تیم میتواند در جهت ۲۵ درصد پیشرفت کار کند.
محدود به زمان است: این هدف مدت زمان تعیین شده یک ساله دارد.
۴. در صورت نیاز، نحوه مشارکت همکاران در اصلاح استراتژی خودمان را در میان بگذاریم.
با هدف و معیارهای مشخص شده، گام بعدی ما این است که مشخص کنیم این تغییر چه معنایی برای همکاران آسیب دیده، مانند اعضای تیمی که پیامهای بازاریابی ایمیلی را ایجاد و توزیع میکنند، خواهد داشت.
تیم ممکن است به این نتیجه برسد که «بازاریابان میتوانند انتظار روند دستورالعمل ایمیل سادهتر، فرمت موثرتر و دریافت فرمی برای ارائه اطلاعات در مورد چگونگی تحقق آن داشته باشند.»

۵. مراحل عملی را در برنامه خود تعیین کنیم که به ما در رسیدن به اهدافتمان کمک میکند.
تعیین گامهای عملی به تیم عملیات بازاریابی (MOps) کمک میکند تا بفهمیم چه کاری باید انجام شود، منابع مورد نیاز برای مشاهده موفقیت را شناسایی میکند و در حین انجام وظایف خود سازماندهی میشود.
یک متخصص عملیات بازاریابی باید این مراحل را توسط ذینفعانی اجرا کند که واقعاً بر روی طرح تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، آنها مراحلی را برای دستیابی به هدف SMART که قبلاً بیان شده بود، را مراوده خواهند کرد:
تغییر به یک ارائه دهنده فناوری ایمیل کارآمدتر.
اطمینان از پاک و دقیق بودن دادههای مورد استفاده برای اندازه گیری این اهداف.
تیم بازاریابی را قادر میسازد تا سرنخ های با کیفیت بیشتری را تهیه کند.
توانمندسازی تیم فروش با الگوهای بهتر یا منابع فعالسازی فروش.
با مراوده این مراحل، ذینفعان میتوانند در صورت نیاز کمک یا پیشنهادات خود را ارائه دهند و تیم عملیات بازاریابی میتواند به اجرا نزدیک شود.
۶. اعضای تیم را به وظایف خاصی اختصاص دهیم که به تکمیل اهداف ما کمک میکند.
با در نظر گرفتن این مجموعه، آنچه در آینده برای تیم عملیات بازاریابی وجود دارد این است که به اعضای تیم وظایف خاصی را برای کمک به دستیابی به اهداف خود اختصاص دهند. به عنوان مثال، یکی از اعضای تیم ممکن است مسئول تعریف مجدد لیست مخاطبین بازاریابی ایمیلی باشد. یکی دیگر ممکن است مسئول ممیزی جریانهای کاری فعلی برای بازاریابی ایمیلی باشد.
هنگامی که اعضای تیم این وظایف را کامل میکنند، آنها را در یک فضای متمرکز بررسی میکنند تا کل تیم بتوانند از وضعیت پروژه به روز بمانند.
عملیات بازاریابی خود را تراز و بهینه کنیم
عملیات بازاریابی میتواند راههایی برای افزایش رضایت مشتری و تسهیل کار بازاریابان ارائه دهد. استراتژیهای آنها باعث میشود که فعالیتها و وظایف بازاریابی برای همه قابل دسترس باشند و به همین دلیل، بخش اساسی یک تجارت است.
مطالب مرتبط:
دیدگاهتان را بنویسید