بازاریابی برند و استراتژی بازاریابی محصول؟ کدام برای بیزینس ما بهتر عمل می کند؟
برندسازی یک اصطلاح بازاریابی است که به تلاش های یک بیزینس برای ایجاد و حفظ یک تصویر یا هویت برند اشاره دارد. بازاریابی محصول زمانی اتفاق می افتد که یک بیزینس پیام های بازاریابی و کمپین هایی را برای تبلیغ یک محصول خاص ارائه می دهد. به طور کلی، برند سازی گستردهتر است و تأکید بلندمدتی دارد، در حالی که بازاریابی برای یک محصول خاص اغلب هدف کوتاهمدتتری دارد. بازاریابی محصول و بازاریابی برند دو روی یک سکه هستند و وقتی صحبت از بازاریابی می شود، این جمله غیرقابل انکار است.
تمایز بین این دو بسیار ساده است. محصولات اشیایی هستند که می توان آنها را در ازای پول فروخت، در حالی که برندها شخصیت مجسم شده بیزینس هایی هستند که آنها را می فروشند. علیرغم تلاش برای هدف مشترک، یعنی ایجاد تصویری از یک سازمان در بازار، اغلب می بینید که هر دو بخش در یک بیزینس در مورد اینکه چه چیزی سزاوار برجسته شدن است یا بهتر است بگویم کدام یک بهتر است بخش بزرگ تر بودجه را به خود اختصاص دهند.
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که در مورد تفاوت بین این دو و نحوه مشارکت هر یک از آنها در تجارت سردرگم می شوند، ما اینجا هستیم تا برایتان این ابهام را رفع کنیم. در زیر جزئیات بازاریابی محصول، بازاریابی برند و تفاوت آنها با یکدیگر ذکر شده است.
بازاریابی محصول چیست؟
بازاریابی محصول همه چیز در مورد تصمیم گیری در مورد موقعیت محصول و ارسال پیام تبلیغاتی، راه اندازی محصول و اطمینان از اینکه فروشنده/مشتری متوجه آنچه محصول ارائه می دهد است. علاوه بر این، شامل درک مخاطبان خاص محصول در سطح عمیق تر و در نتیجه ایجاد پیامی است که برای مخاطب جذاب باشد.
به طور خلاصه، بازاریابی محصول بر هر مرحله ای که مخاطبان برای تصمیم گیری در مورد خرید یا عدم خرید محصول برمی دارند تمرکز می کند و بدون آن، محصول به حداکثر پتانسیل با مخاطب هدف دست نخواهد یافت.
وقتی صحبت از بهترین استراتژی بازاریابی محصول می شود، تبلیغی که توجه زیادی را به خود جلب کرد اتوبوس فولکس واگن است که به خاطر حال و هوای شنگول و صدای سکوتی است که در پس زمینه پخش می شود (که نشان می دهد خودروهای برقی ساکت هستند) .
در زیر به برخی از مزایای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر محصول اشاره شده است:
• بر مزایای محصول/خدمات تأکید می کند: همانطور که قبلاً گفته شد، بازاریابی محصول همه چیز در مورد محصول، ویژگی های آن، نحوه ایجاد تأثیر در زندگی مشتری و تفاوت آن با رقبا خواهد بود.
• به درک بهتر مشتریان و رقابت ما کمک می کند: از آنجایی که تبلیغ محصول خاص است، به مرور زمان خواهیم فهمید که آیا محصول مورد پسند مخاطبان هدف قرار گرفته است یا خیر. همچنین مشتریان جدیدی را جذب می کند، به خصوص زمانی که یک بیزینس محصولاتی با مزایای جدید اضافه می کند. در نهایت، به ایجاد یک استراتژی موثر در مورد هدف قرار دادن شخصیت های خریدار کمک می کند.
بازاریابی برند چیست؟
آیا آن زمانی را به خاطر دارید که کوکا کولا کمپین خود را به نام – کوکای خود به اشتراک بگذارید – با جایگزین کردن نام های برند مشتریان خود، برند خود را با خط شکسته آغاز کرد؟ پس از دیدن آنها، بسیاری از دوستان من تقریباً در هر فروشگاهی شروع به جستجوی کوکا کردند، فقط برای اینکه قوطی حلبی را با نام خودشان تهیه کنند. همچنین فروش کلی کوکاکولا ۳ درصد افزایش یافت. خوب، این همان چیزی است که بازاریابی برند در مورد آن است.
بازاریابی برند به نوعی در مورد برجسته کردن برند در حین تبلیغ محصول یا خدمات است. وظیفه اصلی آن پیوند دادن ارزش هویت و شخصیت برند با مخاطب از طریق ارتباط است. با به کارگیری یک استراتژی بازاریابی برند کارآمد، بیزینس ما میتواند برندهایی را طراحی کند که بسیار فراتر از نمایش ویژگیهای محصول و نمایش ارزشها یا چیزهای ناملموس برند هستند.
اگر این کمپین ها به درستی انجام شوند، پاسخ احساسی مشتریان ما را برمی انگیزند که به ایجاد وفاداری و در نتیجه کسب و کار تکراری کمک می کند. در مقایسه با بازاریابی محصول، بازاریابی برند رویکردی کاربردی تر است زیرا به ایجاد ارتباط عاطفی بین برند و محصول کمک می کند.
در زیر به برخی از مزایای بازاریابی برند اشاره شده است که آن را از بازاریابی محصول متمایز می کند:
• شناخت مشتری:
هرگز قدرت آشنایی را تضعیف نکنید. در حین خرید، اگر مشتری برند ما را با بستهبندیها/رنگها/تصاویر برندی که میشناسد، بشناسد، احتمالاً نسبت به دریای اجناس و کالاهای دیگرانی که آن را احاطه کردهاند، آن محصول را به دست خواهند آورد چرا؟ چون چشم نواز و آشناست. بازاریابی برند برای قرارگیری منحصر به فرد خود در یک فضای شلوغ ایده آل است، به خصوص اگر رقبای زیادی در آن دخیل باشند.
• به افزایش فروش موثر و وفاداری مشتری در طول زمان کمک می کند:
وقتی مشتری پس از خرید محصول/خدمت، خدمات استثنایی را تجربه می کند، ممکن است در نهایت به برند ما وفادار شود و بارها و بارها محصول/خدمات شما را انتخاب کند و با دیدن کمپین تبلیغاتی ما در رسانه ها یا کانال های دیجیتال، ارتباط خود را با برند سازماندهی مجدد می کنند و نسبت به تصمیم گیری خرید خود احساس خوشحالی و اطمینان بیشتری می کنند.
• مزیت رقابتی
سازمان اغلب با رقابتهای سختی از سوی بازیگران موجود و همچنین استارتآپهای جدید مواجه میشود که در آنها محصول/خدمات مشابهی را در بازار ارائه میدهند و مخاطبان/بازار هدف نیز مشابه هستند. با این حال، با کمک بازاریابی برند، میتوانیم هویتی متمایز در بازار ایجاد کنیم که گزارههای فروش منحصر به فرد و عوامل متمایزکننده محصول را برجسته میکند.
بازاریابی برند چیزی است که ما به آن نیاز داریم و استراتژی بازاریابی محصول همان چیزی است که می خواهیم: تصمیم بگیرید که چه چیزی برای کسب و کار شما بهترین کار را انجام می دهد.
وقتی نوبت به تصمیم گیری می شود که چه چیزی برای کسب و کار ما بهتر است، پاسخ خاصی وجود ندارد. همه چیز به بیزینس بستگی دارد. اما هر چه یک سازمان با محصولات یا رقابت کاملاً تعریف شده قدیمی تر باشد، احتمال بیشتری دارد که به آگاهی از برند وابسته باشند. از طرفی برای استارت آپ ها باید روی آگاهی از محصول کار کرد. با این حال، برخی از بیزینس ها در بین این دو افراط قرار می گیرند.
برخی از استارتآپها با محصولات/خدمات خاصی عرضه میشوند که در حال حاضر رقابت زیادی در بازار دارند، بنابراین باید روی متمایز کردن خود از موارد موجود کار کنند. برای آنها بازاریابی برند به اندازه بازاریابی محصول ضروری است. همچنین، بیزینسهای قدیمیتر ممکن است مجبور شوند روی بازاریابی محصول کار کنند تا محصول جدید خود را تعریف کنند.
نتیجه:
در حال حاضر، باید از این واقعیت آگاه باشیم که بازاریابی محصول و بازاریابی برند هر دو باید برای یک استراتژی بازاریابی جامع وجود داشته باشند. باید تعادل کاملی بین هر دو وجود داشته باشد، که در آن شخصیت بیزینس و ارزشی که به کاربران ارائه میدهیم، مهم نیست که چه نوع کمپینی را اجرا میکنیم.
مطالب مرتبط:
?Brand Marketing vs. Product Marketing: What’s the Difference and Which Should You Invest In
دیدگاهتان را بنویسید